تنها بتی که نمی شکند ....
سه شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۸۵، ۰۵:۴۹ ق.ظ
برای تمام مادرانی که عشق همه چیزشان را ربوده است.....
دیشب مادری را دیده ام
میان خواب و بیداری
که دستهایش چروکیده بود و البته گوشه چشمهایش
هر روز هزاران مادر را می بینم
که دستهایشان چروکیده است و البته گوشه چشمهایشان
با من اما
ارزوی هیچ کودکی نیست
و البته ظرفیت اینهمه عشق
بی چون و چرا
تورا به گونه بتی پرستیده ام
که هیچ ابراهیمی توان فروریختنش را نداشت .....
از: ندا. م
- ۸۵/۱۱/۲۴
گاهی که تو را دارم و گاهی که ندارم
من مانده ام و لایق تیغی که نبودم
من مانده ام و فرصت آهی که ندارم