ندا جان این شعر از کارای قبلیت فلصله گرفته. قبلی ها کاملا شعر بودند. اما این رو توی یک سطر بنویس. باز هم شعره؟ ناراحت نشی ها . میخواستم راهی که میرفتی گم نکنی. موفق باشی و خیس خیس خیس
من هم موافقم که این نوشته اصلا مدل نوشتن تو نیست اما .... دقیقا" خودته ... بی پروا .. جسور ... رها و البته من ترجیح می دهم مدل خودت بنویسی .. شعر ... اینها هم که البته می دانم بهشان می گی " نوشته های بی جا و مکان " خواستی بذاری خوب ما می خوانیم ...
ان چشمهای بیمهابا تازیانه میزنند بر عریانیهای من این برهنگی نه ترسی دارد و نه رنجی گیسوانت را امشب به شماره خواهم گرفت میروم تا عدد هزار و برمیگردم به یک و از ابتدا دوباره تو را مرور میکنم. با دو چشمم. تمام عریانیهای روحترا
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.