الفبا

الفبا

عریان

چهارشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۸۵، ۰۸:۰۲ ق.ظ

آن چشمهای بی پروا

و من که عریانم

 

من از این برهنگی

نمی رنجم

نمی ترسم .........

از: ندا.م

  • ندا میری

نظرات (۴)

ندا جان این شعر از کارای قبلیت فلصله گرفته. قبلی ها کاملا شعر بودند. اما این رو توی یک سطر بنویس. باز هم شعره؟ ناراحت نشی ها . میخواستم راهی که میرفتی گم نکنی. موفق باشی و خیس خیس خیس
من هم موافقم که این نوشته اصلا مدل نوشتن تو نیست اما .... دقیقا" خودته ... بی پروا .. جسور ... رها و البته من ترجیح می دهم مدل خودت بنویسی .. شعر ... اینها هم که البته می دانم بهشان می گی " نوشته های بی جا و مکان " خواستی بذاری خوب ما می خوانیم ...
مشخصه که صادقی . صداقت عاقبت هر جایی که قبولش داشته باشی به کمکت می آید .
موفق باشی به ما هم سری بزن.
ان چشم‌های بی‌مهابا
تازیانه می‌زنند بر عریانی‌های من
این برهنگی
نه ترسی دارد و نه رنجی
گیسوانت را امشب به شماره خواهم گرفت
می‌روم تا عدد هزار و برمیگردم به یک و از ابتدا دوباره تو را مرور می‌کنم.
با دو چشمم. تمام عریانی‌های روحت‌را
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی